روزها
نگاه دلم (لحظه های چشم انتظاری )
چه آسان می توان آورد روی کاغذ ای یار__ چه آسان می توان نوشت دوستت دارم بسیار

روزها كه در خود مي پيچم

          همچون مار زخم خورده ي تبداري

همرهان بي خبر پرسند

         ز چه رو غمگيني ؟

         درون سينه چه غم داري ؟

بغض اشك آلودم

         آرام مي شكندو مي گويد

       عاشقش هستم ...

       دوستش دارم ....

       تو چه مي داني ...



نظرات شما عزیزان:

شبنم ♥ღஜܓܨ
ساعت17:02---10 بهمن 1391
هیچ چیز دلنشین تر از این نیست که مدام نامت را صدا بزنم با یک علامت سوال … “؟” و تو با حوصله جواب بدهی جـــــــــــون ِدلــــم !؟

Sahar
ساعت20:12---30 دی 1391
بگذار عشق تو

در شعر تو بگرید . . .



بگذار درد من

در شعر من بخندد . . .



بگذار سرخ خواهر همزاد زخم ها و لبان باد!

زیرا لبان سرخ، سرانجام

پوسیده خواهد آمد چون زخم های سرخ

وین زخم های سرخ، سرانجام

افسرده خواهد آمد چونان لبان سرخ؛

وندر لجاج ظلمت این تابوت

تابد به ناگزیر درخشان و تابناك

چشمان زنده یی

چون زهره ئی به تارك تاریك گرگ و میش

چون گرمساز امیدی در نغمه های من!





بگذار عشق این سان

مرداروار در دل تابوت شعر تو

ـ تقلید كار دلقك قاآنی ـ

گندد هنوز و

باز

خود را

تو لاف زن

بی شرم تر خدای همه شاعران بدان!



لیكن من (این حرام،

این ظلم زاده، عمر به ظلمت نهاده،

این برده از سیاهی و غم نام)

بر پای تو فریب

بی هیچ ادعا

زنجیر می نهم!

فرمان به پاره كردن این طومار می دهم!

گوری ز شعر خویش

كندن خواهم

وین مسخره خدا را

با سر

درون آن

فكندن خواهم

و ریخت خواهمش به سر

خاكستر سیاه فراموشی . . .





بگذار شعر ما و تو

باشد

تصویر كار چهرة پایان پذیرها:

تصویر كار سرخی لب های دختران

تصویر كار سرخی زخم برادران!

و نیز شعر من

یك بار لااقل

تصویر كار واقعی چهرة شما

دلقكان

دریوزگان

شاعران!




Sahar
ساعت20:11---30 دی 1391
سلام و درود و احترام بر آقا حبیب ارجمند
مهرتان را صمیمانه سپاس می گویم بزرگ مهربان

چقدر خوشحالم بعد مدت ها از شما می خوانم
و بی اغراق زیبایی دلچسبش من رو به وجد آورد ..
بی نهایت زیبا
هزاران درود بر شما و قلم نابتان

قلمتان جاودان
احساستان در امان باد



Sahar
ساعت20:07---30 دی 1391

لب ها همیشه حرف نمی زنند

*

حرفی تازه می خواهی

سنگ ها را ورق بزن

- عشق را


وگرنه دنیا

همین نقطه ی کوچکی ست

که

آخر این شعر خواهم گذاشت .




نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 19:21 :: توسط : حبیب

درباره وبلاگ
جمله ی دوستت دارم آنقدر در درونم می گردد که توان بر زبان راندنم نیست شکوه از آنکه یادم نداد بر آن شدم به نوک قلم به فریادش در آورم تا دگر عمر در حسرت این نگذرد نمی خواهم با من به گور سپرند جمله ی به این زیبایی را
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لحظه های چشم انتظاری و آدرس habibs.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 51
بازدید کل : 54406
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 103
تعداد آنلاین : 1